خودکاوی معنوی برنامه ای مهارت افزاست، که به افراد کمک می کند تا تجربه های معنوی خود را درک کنند. خودکاوی معنوی راهی برای دست یابی به تجربه های معنوی است، اما نه به این معنا که پیش از این وجود نداشته اند و می خواهیم آنها ایجاد کنیم.
خودکاوی معنوی مبتنی بر این پیش فرض است که همه انسان ها از تجربه های معنوی برخوردارند، اما نسبت به آن شناخت و توجه کافی ندارند. در نتیجه از درک این تجربه ها محروم اند. شادی معنا بخش و لذت روح افزایی که در تجربه های معنوی وجود دارد، در صورتی نصیب می شود که به این تجربه ها توجه داشته باشیم و آنها را درک کنیم.
خودکاوی معنوی به ما نمی آموزد که چگونه به تجربه های معنوی برسیم، بلکه راه کشف کردن آن ها را به ما می آموزد. خودکاوی روشی برای ساختن تجربه های معنوی نیست، بلکه شیوه ای برای یافتن آنهاست. خودکاوی معنوی به ما یاد نمی دهد که چطور تجربه های معنوی را پدید آوریم، بلکه به ما می آموزد چطور به تجربه های معنوی توجه کنیم و آنها را بیابیم. تجربه هایی که پیش از این داشته ایم و همواره در طول زندگی روی می دهد و تنها مشکل ما این است که آنها را نمی شناسیم و از وجود و وقوع شان غافل هستیم. درک تجربه های معنوی هدف خودکاوی معنوی است، نه درست کردن آنها.
بسیاری از ما چون توجه به سطح روحانی وجودمان نداریم و روی تجربه های معنوی کار نکرده ایم، نمی توانیم حقیقت تجربۀ معنوی را آنطور که رخ می دهد، درک کنیم و فقط نشانه های آن را درک می کنیم. این نشانه ها به صورت تغییرات بینشی و هیجانی روی می دهد. تغییراتی که ممکن است به سادگی از کنار آن بگذریم و بگوییم، چه آرامشی را تجربه کردم، چقدر سبک شدم، چقدر گریه کردم، یا می گوییم خدا مرا خیلی دوست دارد، خدا خیلی بزرگ است. این کار خدا بود و… این تغییرات بینشی و هیجانی از کجا آمده اند؟ چه تجربه ای در درون ما باعث شد که این تغییرات ایجاد شوند؟ این ها سوالاتی است که پس از فراگیری مهارت های خودکاوی معنوی می توانید به آنها پاسخ دهید.
تغییرات بینشی و هیجانی که گاهی به ما دست می دهد، نشانه های مهم و جذابی از تجربه های معنوی هستند و این طور که ما از کنار آنها می گذریم، سطحی و ساده نیستند. این تغییرات شواهدی از پدیدآمدن تجربه های معنوی در لحظاتی معجزه آسا هستند که خداوند را با تمام روح و جان درک می کنیم و چشم و گوش باطنی ما به روی خداوند گشوده می شود. با کمی توجه به حقایق معنوی و تمرین برای درک تجربه های معنوی می توانیم به فراسوی نشانه ها برویم و با حقیقت ملاقات کنیم.
رویارویی با جهان معنوی و ناشناختۀ درون راهبردی است که خودکاوی معنوی پیش می گیرد، تا ما را به تجربه های معنوی مان متوجه کند. با این روش چشم و گوش باطنی مان را می یابیم و می توانیم ادراکات آنها را متوجه شویم. درک کنیم که چشم باطنی چگونه می بینید و گوش دل مان چطور می شوند؛ آنگاه دیدنی ها و شنیدنی های معنوی را می فهمیم و به جهان شگفت انگیز معنویت وارد می شویم.
جهان معنوی جهانی تازه و شگفت انگیز است، که از درون ما گشوده شده و به فراسوی جهان محدود مادی دامن گسترده است. تنها با ورود آگاهانه به جهان معنوی است که می توانیم، یک زندگی کامل معنوی را تجربه کنیم. زندگی سرشار از عشق و شکوه و شادی و آرامش و اندوه معنا داری که به اندازۀ شادمانی شیرین است. جهان معنوی، جهان مادی را فراگرفته و چشم اندازی جذاب و متفاوت از هستی و زندگی را تجسم می بخشد. جهان معنوی سرشار از عشق و روشنایی و حضور الهی است. جهانی پر از نیکی و زیبایی، پر از حضور فرشتگان، شادی های بی پایان، آرامش و هیجان های دوست داشتنی در ارتباط با قدرت و لطف خداوند.
با روش خودکاوی معنوی، نشانه های تجربه های معنوی را می شناسیم و مهارت توجه به آنها و درک و تفسیرشان را می آموزیم و از طریق این شواهد و نشانه ها، به متن تجربۀ معنوی پی می بریم. بنابراین روش خودکاوی معنوی شامل دو گام مهم است نشانه شناسی تجربه های معنوی و توجه به این نشانه ها، دوم تفسیر و معناشناسی نشانه ها و درک و فهم تجربه های معنوی.